سرو زربین سنگان , درخت ملی و مقدس
کوههای مریخی میان چاه بهار و گواتر
اهل هیچستان -١
باری گران بر شانه دارد
با چهره اش تکیده
پیشانی بلندش
بر باد
چشمان نافذش
بیتاب جاودانه فریاد
نشخوار می کند
اندوه نارفیقان
و خشم یاران را
نشخوار می کند
با تلخ نشاه یی
یکصد هزار سواری را
بر پیکر به خون نشسته یی
با شیهه یی بلند
توفان شن به خانه می برد
جمازه یی ست
که بر انتهای زمین
پر طاقت و صبور
تکیه کرده است
در جست و جوی نسیم
بیهوده پرسه می زند
زیرا زمین این جا بی مهربانی دریا
آتش گرفته است
Faramarz Soleimani:
zahedan,sistan baluchestan,sep 1981
from Avazhaye Irani
زاهدان،مهر ١٣٦٠
فرامرز سلیمانی:آواز های ایرانی،
به نگار ، تهران ١٣٦٨
مشرف بر دریاچه ها مون که سو مین دریاچه ایران پس از خزر و ارومیه است
و مثل ارومیه به عنوان زادگاه زرتشت ذکر شده است
ما پیر می شویم
بر ساحلی خاموش
که نخلهای جوانش می سوزد
صدای تشنه ی مردانی می آید
از میان لبنی تافته
به چشمانی هراسان
مردانی برهنه پا
با دستری بر سر
و جمک شلواری گشاده
-چون دل ها شان -
بر تن
که آب را
تنها
در سراب
باور دارند
گلهای آفتاب در گلدان کپر
بی نوازش باران
می پژ مرند
مترسکانی
در باغ
مهربانی شان را
با بوته یی خار
نثار می کنند
ما پیر می شویم
در تشنگی زمین
با مردمی به نام بلوچ
از اهالی هیچستان
ایرانشهر،آبان ١٣٦٠
فرامرز سلیمانی:آواز های ایرانی به نگار ،تهران ١٣٦٨
قلعه سب سروان که در سال ١٣٩٢ دچار زلزله شد
سیستان از نام سکا هاست و نیمروز نیز نام دارد
کتابخانه و مزار کامبوزیا در کلات کامبوزیای زاهدان
در حو مه زاهدان باغی بنا کرد به نام کلات کامبوزیا و با خانواده اش به کشاورزی پرداخت
کامبوزیا در ٢٤ مهر ١٣٥٣ در سن ٧٠ سالگی در گذشت اما خانواده اش مرگ مشکوک او را منسوب به ساواک شاه می دانند .کتابخانه و مزار کامبوزیا در کلات کامبوزیای زاهدان توسط دخترش اداره می شود
بنگرید :امیر مسعود هوشیار،کامبوزیا زندانی خفقان و سانسور،ایران هنر،شماره ٥، دی ١٣٥٩،ص ٦
کامبوزیا در ٢٤ مهر ١٣٥٣ در سن ٧٠ سالگی در گذشت اما خانواده اش مرگ مشکوک او را منسوب به ساواک شاه می دانند .کتابخانه و مزار کامبوزیا در کلات کامبوزیای زاهدان توسط دخترش اداره می شود
بنگرید :امیر مسعود هوشیار،کامبوزیا زندانی خفقان و سانسور،ایران هنر،شماره ٥، دی ١٣٥٩،ص ٦
No comments:
Post a Comment